جدول جو
جدول جو

معنی سرخه گاو - جستجوی لغت در جدول جو

سرخه گاو(سُ خَ)
دهی جزء دهستان اوچ تپۀ بخش ترکمان شهرستان میانه. دارای 274 تن سکنه است. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرخه دار
تصویر سرخه دار
سرخ دار، درختی پرشاخ و برگ، مخروطی با برگ های باریک و دراز، همیشه سبز، چوب سرخ رنگ و بلندی پانزده متر که پوست، برگ و دانۀ آن سمی است و چوبش در صنعت به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برزه گاو
تصویر برزه گاو
گاو نر مخصوص شخم زدن زمین، ورزو، ورزا، برزگاو، برای مثال برزه گاوی ست کاو خورد ناچار / بر تخمی که خود کند شدیار (عثمان مختاری - ۶۹۹)
فرهنگ فارسی عمید
(بَ زَ / زِ)
گاو زراعت را گویند و آن گاوی است که بدان زمین را شیار کنند. (برهان) (آنندراج). گاوی که بدان جفت رانند و زراعت کنند. (شرفنامۀ منیری) :
برزه گاوی است کو خورد ناچار
برتخمی که خود کند شدیار.
حکیم مختاری (از انجمن آرا) (از آنندراج).
ورزاو. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ / خِ)
از گیاهان مخروطی و دارای چوب گرانبهایی است. به لهجه های محلی این کلمه را سردار، سخدار، سوختال و سرخدارگویند. رجوع به سرخدار و درختان جنگلی ص 187 شود
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ)
دهی از دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر. دارای 268 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از برزه گاو
تصویر برزه گاو
گاوی که بدان زمین را شیار کنند گاو زراعت ورزاو
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره مخروطیان جزو رده بازدانگان که برگهای سوزنی شکل و طویل دارد و میوه اش مخروطی و از میوه کاج کوچکتر است. این گیاه در نقاط معتدل آسیا از جمله ایران میروید چوب این درخت قرمز و نسبتا محکم است و چون به خوبی صیقل میشود از آن در صنعت استفاده میکنند سیر دار زرنب رجل الجراد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برزه گاو
تصویر برزه گاو
ورزه گاو، گاوی که بدان زمین را شیار کنند، گاو زراعت، ورزاو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرخه دار
تصویر سرخه دار
آکاژور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرخه تاج
تصویر سرخه تاج
اکلیلیه
فرهنگ واژه فارسی سره
نوعی شالی
فرهنگ گویش مازندرانی
سرخ دار، از تیره ی مخروطیان و از رده ی بازدانگان
فرهنگ گویش مازندرانی